تبیین تاریخ شفاهی خانه کرباسی ها(خانه و مدرسه و محل قضاوت ملاعلی ) در سبک زندگی برا ی حفظ و احیا

ساخت وبلاگ

تبیین تاریخ شفاهی  خانه کرباسی ها(خانه و مدرسه و محل قضاوت ملاعلی ) در  سبک زندگی  برا ی حفظ  و احیاء  هویت فرهنگی  اسلامی  در آثار  و یادگارهای علما  و محققان آرانی

حسین عاملی آرانی1، حسین علی کرباسی 2* علی عرفان آرانی3

*[email protected]

از احفاد 1-ملامحمدعلی عاملی آرانی 2- ملاعلی آرانی 3 - ملاغلامرضا آرانی

اماکن تاریخی ما را به سبک زندگی در کویر آشنا می‌کند و هویت فرهنگی اسلامی در این آثار دیده می‌شود این شهر خانه‌های تاریخی با دالانها شهر بادگیرها شهر سباط‌ها شهر بازارچه‌های محلی است  

مقدمه :

                   از روزگاران  گذشته همواره کسانی در اجتماع از  برجستگی خاص در نزد عام و خاص برخوردار بوده اند و آنها تاریخ ساز بوده اند و مبدا  و نقطه مختصات تاریخ  این سرزمین شده اند و ابعاد شخصیتی آنها از  لحاظ اجتماعی و فرهنگی تاثیر عمیقی را  ایجاد کرده است و قرنهاست  نام آنها و روشنایی  افکار شان هنوز هم با پیشرفت  علمی و صنعتی همچنان  راهگشای  مسائل دینی و اجتماعی و فرهنگی ماست . غفلت از نشر و عدم استفاده  از راهنمایی ها ایشان  که شهرهامان و خانه هایمان  دیگر جای آسایش نیست  . هر جامعه ای گذشته؛ حال و آینده داشته و دارد و خواهد داشت  اما حال ما گذشته آینده ماست پس حال ما آینده گذشتگان ماست . ما اگر از گذشتگان خود بی اطلاع باشیم . و ما از بی خبری با  فرهنگ و تاریخ خود  نمی توانیم  زنده باشیم . زندگی فقط نفس کشیدن هوا و اکسیژن  نیست  . زندگی یعنی  تنفس فرهنگ و تاریخ . که  احیاء سره علما و بزرگان ما یعنی حیات ما .ما در قرون اخیر دچار وحشت زدگی و خود باختگی در برابر غرب شده ایم آنچه را که قرنهاست بافته بودیم پنبه کردیم ما تمام نظام اجتماعی و سیاسی  خودرا از آموزش و پرورش  و آموزش عالی(مدارس و دانشگاه ها) ، بانک و بیمه ، بهداشت ودرمان ،اقتصاد و  کار و سیاست گذاری های اداری و مالی  ،صنعت و کشاورزی و ارتش ،تبلیغات و  رسانه های خبری و حتی فلسفه و اخلاق ...... را تحت پوشش غرب قرار گرفته است.   اهمیت و زنده ماندن یاد علمای ما دراین است که اهل دنیا نشدند ،و صاحب افکار نو بوده اند اندیشه هایی که برای چندین قرن نو و تازه می مانند . و ما اگر به ریشه خود متکی نباشیم  در توفان  مشکلات و منجلاب  زمانه وباطاق توهم  خود درمامانیم . علما و بزرگان استوانه های جامعه هستند که بدون اتکا به آنهاست که  کارهامان فلج و فشل  می شود سیره آنها نوری است در  راه  و دالان های تاریک حال و آینده مان.  علما ی ما گنجینه ای ماهستند و همواره  گنج گذشتگان سرمایه آیندگان است . بررسی حفظ آثار علما در نقش و تاثیر آن در هویت فرهنگی اسلامی ما با تاکید براحیاءو نگهداشت یادگارهای معنوی فرهنگی و معماری  خانه های تاریخی شهرما زوایا و ابعاد سبک زندگی مارا روشن خواهد کرد. این شخصیت ها خود یک ملت بودند چون شخصیت آنها برآمده از اسلام ناب محمدی بوده است .

 

شاید  این تنها گفتار  در تاریخ شفاهی برای اولین شخصیت از علمای شهر ما باشد که علمای بعدی وجود شخصیت خود را از او دارند وشروع تاریخ آران بعد از زلزله و سیل از آن اوست حتی وجود  نا م آران در نقشه ایران به وجود اوست. بهرحال نگارنده شنیده ها را باز گو کرده است .

انچه در شرح الاحوال ملاعلی ابن حسن  به بعضی از تاریخ آن دوره اشاره کرده است  که خود وی به  صلا حدید(با مدح پادشاهان  ) برای ما نوشته اما آنچه در اینجا می خوانید،تاریخ شفاهی او و سایر همنامان او که بنام ملاعلیاست که  از علما و مجتهد بوده اند که از زبان دیگران این گفته ها سینه به سینه به ما رسیده  از اینکه چرا به بعضی مسائل اشاره نکرده و یا  چرا از زندگی  خود  در دهه پایانی عمر خود ننوشته است. و چطور  می توان به وجود چند همنام بنام ملاعلی در  آن  دوره پی  برد؟.

روزی با بزرگان  فامیل و محله در مورد تاریخ  محله و اوضاع زمان گذشته  را  ازآنها پرسیده ایم که آیا او در محله از  کسی پرسیده که ملاعلی  , ملا شکرالله چه کسی بودند چرا محله دهنو  یا وشاء و یا حاج امین و بازار و...به این اسم است ؟. اصلاً آرانی ها کی هستند؟ قدمت خانه های محل به چه تاریخی می رسد ؟ دین مردم قبل از اسلام چه بوده یهودی مسیحی زردتشتی ؟ ما از ترکیبی از کدام نژاد  و قومیت ها هستیم ؟ کلمه آران یا کاشان  از کجا آمده ؟ چرا محمد هلال  ع به اران آمده؟ کدام علما در محله ملا ها (قاضی)بودند ؟ و چرا اسم محله که محله ملاها بوده به محله قاضی تغییر کرده ؟ هیئتهای عزاداری ازکی و در کدام محله بوجود آمده و چرا مثلا هیئت فاطمی یا سقایی و ... برای خود انتخاب کرده اند؟ مراسم تولد و عروسی و جشن ها چگونه بوده ؟آیا آران در ابتدا سرزمینی خشک و بی  و علف بوده ؟ و یا بعدًا به این روز فعلی افتاده ؟ ویا از اول  به این روز و حال بوده که آمدند و ساکن شده اندو نام حکام و قاضی ... که بودند؟  و چه خدماتی به ما کرده اند؟ در تاریخ کجا یادی از آنها شده ؟ آیا از  گذشتگان ما چیزی و کسی به یادگار نمانده ؟و یا ما آنها به فراموشی سپردیم و یا در اثر غفلت با دست  هویت خود را نابود کردیم ؟ و چرا دوستار  فرهنگ و تاریخ خود نبودیم ؟  از علما, اطبا, شعرا و نویسندگان و معماران وتجار ....چه کسی را به یاد داریم؟ آیا اگر اکنون تاریخ و آثار تاریخی را حفظ نکنیم؟ فرزندان ما وقتی از گذشتگان خود یاد کنند نخواهند گفت اجدا ما افرادی بودند که غذا می خورند و زاد و ولدی کردند و در اینجا عمری را گذارنده اند تا مرگ سراغشان آمده و حالا اسم شان چیست ؟ سبک زندگی شان چی بوده کی باکی هم محله و یا فامیل و یا همسایه بوده به چه امری می پرداخته ؟ گرفتاری مردم  در عصر خودشان چی بوده ؟ شغلشان بیشتر چه بوده ؟ چه بیماریهایی  بیشتر وجود داشته؟ و یا دوا و  درمان آنها چه بوده؟ قحطی کی آمد ؟  زندگی در خانه های مشاعی چگونه بوده؟ قنات منصوره و آراندشت و خرم آباد و وشاء  و قاضی کی ساخته  شده؟ چه کسانی    وقفیات مساجد را خانه کردند؟ چرا کفتر بازی در بعضی محله رونق خاصی دارد؟

 حادثه سیل و زلزله و  خانه  ملاعلی(کرباسی ها)  بعنوان ستاد بحران و ساخت محله دهنو  

   در ایجا بدنبال بیان درک  ودریافت اندیشه و سخنان  آنها  به نوشتجات و گفتار باقی مانده در افواه مردم رجوع و تاریخ شفاهی باز گویی شده است . و در مقام  تائید و یا تکذیب آنها نیستیم   شاید این مقاله  روشنگر سردر گمی ما درتاریخ  و فرهنگ مان  باشد. لذا با گفتار با  معمرین  محله اعم از معمار و کاسب و معلم وآخوند و. .....توانستم  تجسم تاریخی اجتماعی  از ازمنه آن بزرگان بدست  آورده. و وقتی زندگی به آرامی جریان دارد هیچکس به تاریخ  توجهی ندارد  تا واقعی عظیم اتفاق بیافتد که تا قرنها از آن تاریخ یاد کنند و  این ابر مردان توانستند تاریخ شروع فرهنگی ما را  و لذا مبدا  و  صفر مختصات تاریخ و نقطه اصلی و برجسته   شهر مان شدند. واین اتفاق حادثه سیل و زلزله 1192 هجری قمری است که در اواخر زندیه (جعفر خان زند) رخ داد. که حاکم کاشان و آران سلیم خان آرانی بود که بعد از وی با انتقال حکومت به قاجار ،  عبدالرزاق شد. در آران دو محله به نام پیره و نوذر آباد که متمکنین و مرفهین  زندگی می کردند کلاً خراب شد که با درایت ملاعلی محله دهنو بر ایشان ساخته شد در این حین یهودیان محله وشاء به  همدان و تهران و شیراز مهاجرت کردند و خانه های خالی آنها  هم خریداری و سکونت آوارگان شد و دعوای محلات  دهنو و  و شاء  که معمولاً در محرم ها و هیئت ها رخ می داد ریشه اش از اینجا بودکه مثلاً چرا  خانه  های بهتر و یا کنار فامیل ها و.. را سهم ما نشدو...از طرف دیگر زندگی با تمام وجود خرابی ها دچار  قحطی و سردی هوا و شیوع بیماری هم بود لذا گروه هایی را به جاهای مختلف کوچ دادند مثل گرمسار  رضوانشهر اصفهان و اراک(عراق عجم : خمین و گلپایگان و..) و کرج و...  و بخصوص  تهران که تا زمان فتحعلی شاه هم ادامه پیدا کرد مشکلات  چگونگی رویاروی  مردمان کاشان و آران  در روزگار زندیه با زلزله با  آثار هرج و مرج و مشکلات اجتماعی از آن تازمان فتحعلی شاه  باقی بود  که ،بدون وجود راهنمایی های ملاعلی  امکان نداشت وجود  چند ملاعلی در یک مقطع زمانی  از اهمیت کارهای انجام در آن مقطع را نمی کاهد ولی انتساب کارهایی انجام شده مربوط به کدام ملاعلی است با گذشت زمان  شاید سخت  باشد که کارهای بجا مانده از کارهای کدامیک از این بزرگان است ؟ آیا از ملاعلی شاگرد ملااحمد نراقی است یا قاضی ملاعلی و یا ملاعلی  ابوی ملاغلامرضاست ویا .... که آقا علی تشکری در سال 1355 برای نوشتن کتابی  اختصاصی در باره ملاعلی  به خانه حاج مهدی عاملی مراجعه کرد که به ابوالقاسم کرباسی وابوالقاسم هم به برادرش علی محمد ارجاع داده بودند  که دراین مسجد این آثار هست  ولی در کمال غفلت کتابها و آثار و قرآن های و ادعیه دست نوشته در مسجد ملاعلی توسط بنا ها در زمان بابا ناصر مجیدی با  مرمت در و پنجره وبا تخریب محراب آن، در چاه آب مسجد ریخته شد.  و اما برگردیم به زلزله و سیل که در حدود 3- 5 آذر ماه و در سرمایی شدید رخ داد با فعال شدن گسل پشت زیارت فرزند علی( عباس آباد فعلی جاده  نوش آباد(شهرک صنعتی هلال   و غول آباد (خطب شکن))  باعث ویرانی محله نوذر آباد و پیره گردید  زلزله از یک طرف و سیل  و مرگ باعث قحطی و نیز بیماری شد با تلاش و پیگیری قاضی  ملاعلی که قبلاً در دوره زند هم  بود با  حکم دیوانی  کاشان و حومه  در زمان فتحعلی شاه  دوباره تجدید  شده بود مدیریت شد و محله دهنو ساخته شد  قناتها و آب انبار و دشت ها از نو بازسازی شد وبرای جلوگیری از ورود  سیل به شهر   خندق و تپه (پله ) های مسعود آباد ازانباشتن  خاک قناتها ساخته شد  و عده ای از یهودیان از محله وشاء بسوی  همدان و شیراز( تاجری  به نام آقا محمد شیرازی خانه هایی را در شیراز با آنها معاوضه کرد) و سایر آرانی ها بسوی رضوانشهر اصفهان و تهران و کرج و اراک فعلی  مهاجرت کردند   و مردم محلات تخریب شده در محله جدید و در خانه های خالی محلات ساکن شدند   اما خبر اینکه  ملاعلی زنان متعددی داشته و یا  زنان بی سرپرست را  برای رسیدگی بیشتر  به دربار فتحعلی شاه فرستاده اند در  با ور مردم  وجود دارد او با خاندان قاجاری هم وصلت کرد که فرزندانی از او  بنام  قجر در آران وجو دارد.  نیزاو برای مردم در زمینه ابریشم اشتغال بوجود آورد  او مزرعه علاقه بند را  باکاشت درختان توت مخصوص  برای تولید ابریشم  در نزدیکی قلعه کهنه ده  ساختو منافعی را برای علمای حوزه علمیه و سادات قرارداد.ودر تمام محلات و دشت ها و راهها  کشیک خانه های از خود اهالی گذاشته بود تا با طبل و غیره خطرات را  اعلام کنند راهای منتهی به شهر را امن ساخت و راه مشهد از مرنجاب به گرمسار  و ورامین را بازسازی کرد و تجارت را رونق داد  او بعد از زلزله دوباره  شعر بافی و بخصوص  قالی بافی را رونق داد او  مردم را از دادن مالیات به حکومت  و دادن سرباز و یا فراهم آوردن تغذیه  و تجهیزات برای سپاه شاه برای سالها  معاف کرد (. شرح   این مختصرآن در صفحه 281 کتاب تاریخ کاشان ضرابی آمده است ) او خانه فعلی کرباسی ها(با قدمت آل بویه و در گذشته  مقر حکومتی و قضاوت  بوده ) را  خانه و محل قضاوت خود قرار داد و نماز جمعه  را هم بعنوان اینکه  نماینده حکومتی است  در مسجد جامع  قاضی( که به دلیل اهمیت وی از مردم  محله ملاها  به محله قاضی تغییردادند( البته همه ملاها به ذات قاضی بوده اند و به این  لحاظ  مردم  به این محله مراجعه می کردند ) ) برگزار می کرد . اوابتدا قسمتی از خانه فعلی کرباسی ها را برای امور اداری امین الحاج  و زندان و امور محتسب   ساخت امین الحاج یک شغل دردادگستری آنزمان  و معاون قاضی بود امین الحاج بررسی شکایات و جمع آوری شواهد و مستندات و نوشتن عریضه  و اجرای احکام و امور شرعی  وصایا و تقسیم میراث  و  ثبت ازدواج و  ولادت  و اعلام فوت  و امور تجاری  ورشکستگی و.... را به عهده داشت ودر آنزمان قاضی و امام جمعه که حکومت تعیین می کرد باید مجتهد باشد  هم اکنون نام امین الحاج بعداً برعکس شده و بر محله مجاور محله قاضی   به محله  حاج امین گذاشته شده است   در محله قاضی و حاج امین فعلی   کفتر خانه هایی ساخته شده بود که کفتر هایی نامه بر از شهرهای مختلف در آن نگهداری می شد که در مواقع خاص و ارسال خبر و احکام و... به سایر بلاد استفاده می شد و نیز هر کاروان زیارتی و یا تجاری قبل از خروج از شهر تقریباً یک سوم اموال خود را نزد قاضی شهر به ودیعه می گذاشتند( به نوعی بیمه بوده است) و کبوتر( کفتر )هایی از اینجا می خریدند  که  اگر  و راهزنان سارقین به کاروان حمله می کردندویا اموال با حادثه ای  از بین می رفت  و یا فردی در کاروان فوت می کرد با ارسال این کفترها به اطلاع قاضی می رساندند قاضی هم نشانی دزدان را برای قاضی و حاکم شهرهای اطراف برای دستگیری ارسال می کردند . و بدین طریق امنیت را در راهها برقرار می کردند .و همچنین در شهر با نصب آینه بر روی سردرایوان خانه ها ومساجد  و بادگیر ها اوضاع محلات را زیر نظر داشتند این آینه ها بصورت ژیرسکوب عمل می کردند و بعضی اوقات هم با  ایجاد دود خبری را منتقل می کردند .  در خانه و محل قضاوت وی (خانه فعلی کرباسی ها) اصطبلی بود که  نه برای حیوانات بلکه کاربرد این اصطبل برای این بود که اگر خانم و بچه هاویا  غلام ، نوکر و یا خادم و یا کنیز وبرده ای ممکن بود توسط خان و اربابی یا آقایش برای نافرمانی و یا گم کردن و شکستن وخراب چیزی ممکن بود ،  شکنجه شود  فوری خود را به این اصطبل می رساند این اصطبل تا آمدن و قضاوت  قاضی هیچکس حق نداشت به آن وارد شود در کنار خانه تاریخی  کرباسی ها ، خانه صغری کیسه کش وجود داشت این زن بعنوان پزشک قانونی فعلی در امور زنان بود تا در صورت ضرب و جرح میزان کبودی وجراحت .. را برای تعیین  دیه به قاضی اعلام کند . سردابی در خانه(سرداب سیاهچال )وجود دارد که محل گذاشتن جنازه بوده یا برای حمل به قبرستان وادی السلام  نجف یا برای تشریح جسد و تعیین تکلیف و شناسایی فبل از دفن نگهداری می شد.   دیگر امور محتسب  بود که زیر نظر قاضی بر عملکرد و فرآیند کار مشاغل نظارت داشتند و بعضی مشاغل را هم اختصاصی بودند مثلاً قصابی و حمامی برای سید ها بود که در کاشان و آران  تا چندی قبل بدین روش بود ........ و به  نوعی پلیس  بهداشت ایمنی و  استاندارد  و محیط زیست بودند.او بعلت اینکه در برابر  باج خواهی  ارباب و خانه و حکام برای حقوق مردم می ایستاد مورد تنفر قرار داشت لذا بدست آنان مسموم  شد و احتمالاً در مسجد فعلی ملاعلی مدفون شده است

خانه کرباسی ها بعنوان مدرسه  ملاعلی و  پایگاه گرد آوری نیروهای رزمی به آران(آذربایجان و شیروان و قفقاز)

     ملاعلی آرانی( ملا محمّد علی بن محمّدحسن) شاگرد ملااحمد نراقی ؛ از علماي بزرگ و صاحب تألیفات فراوان در فقه، منطق، نحو و ادب به زبان فارسی و عرب بوده است  وی علاوه اجازه احکام اجازه نقل حدث را هم از ملااحمد نراقی دریافت داشته است . .از تألیفات او: جواهر السّنیّة فی شرح العوامل المحسنیّة(نحو)،مُعین المبتدی(نحو)،الدّريّة البهيّة(نحو)،ینابیع الاصول،قالعة الشبهة، الفوائد الصّادقيّة(منطق)،مقاصد المهمّه(اصول)، فصل الخطاب(اصول)، مخزن الاسرار(استفتائات)، تبصرة العاقد، معادن المسائل الشرعیة(فقه)، منبع الاحکام الشرعیة(فقه)، خلاصة المحسنیة(نحو)، مناهل الشّوارد في تلخيص المقاصد (اصول) ، عویصات المهام فی شرح الفقه و الاحکام، مجمع الرسائل، شرح الاحوال من البدایة الی المآل و...

اسامی این کتابها در کتاب «شرح الاحوال» ذکر شده است که تألیفات و تصنیفات او می باشد. علاوه بر این به طور مفصّل درباره  انگیزه، نام و موضوع تألیفات خود شرح می دهد از خاطرات زندگی پر فراز و نشیب خود نیز یاد می کند؛ در آنزمان که وهابیون به کربلا و نجف حمله کرده بودند  و و نیز جنگ اول و دوم روس اتفاق افتاد و ملااحمد نراقی فتوا به جهاد داد  فتحعلی شاه که تقریباً تمام حکام شهرها از فرزندان و خاندان او بودند هیچکدام برای تجهیز نیرو و فرستادن سرباز  و مدافعان حرم عتبات عالیات اقدامی درخور نکرده و همه بجای فراهم آوردن یک نیروی قوی ، منتظر بودند  تا سایر حکام شهرهای دیگر این کمک ها را خواهند فرستاد اما بافتوای ملااحمد نراقی ملاعلی و ملاغلامرضا  نیرو و تجهیزاتی را برای جنگ فراهم  کردند  چونکه نیروها برای جنگ آموزش های رزمی  داده نشده بودند  این نیروها اکثرا گرجی بودند (در جنگ ایران و عثمانی ارمنی ها و گرجی ها به ایران در این جنگ کمک کردند  که به شکست ایران انجامید و  ارمنیان و گرجیان مورد اذیت عثمانی ها قرار گرفتند  که به ایران آمدند ارمنی ها  چون  حاکم ارمنی ها  نیز به ایران  آمد لذا ارمنیان  مورد توجه شاه صفویه بودند  ولی  حاکم گرجی ها به دولت عثمانی پناهنده شد  لذا   گرجی ها در ایران آواره شدند و در تمام شهرها پراکنده شدند و چون زمین کشاورزی نداشتند به شغل های  بنایی قنایی آهنگری و نعل بندی تربیت حیوانات و شبانی ورنگرزی ونجاری و حمامی ونانوایی و چارواداری و پیله وری  و  ...  اشتغال داشتند ) هم در جنگ اول و دوم با روس و هم در جبهه وهابیون شکست خوردند و شهرهای و نواحی قفقاز و آران( آذربایجان فعلی که مناسب است که در ایران نام کشور آذربایجان را رسانه های کشورمان باید کشور آران گفته شود همچنانکه  تمام جهان کشور ژرمانی می گویند وما آن کشور  را آلمان می گوئیم و... ) روسیه از ایران جدا و  تصاحب کرد   البته نجف و کربلا در دست دولت عثمانی بود و وهابیون  مرقد این امامان را تخریب کرده  بودند لذا برای کمک و ارسال پیام  به علمای سنی ،ملااحمد نراقی برادرمجتهد خود را ،بنام ملانصیرالدین بود فرستادند.ایشان در آنجا اسیر شد و در شهرهای شام و مصر و... او را به گردش درآوردند و او برای حفظ جان خود  اعمالی مضحک  انجام  داد  که او را رها کنند اما دولت عثمانی و نه علمای سنی کاری برای آزاد وی و برای دفع وهابیون  هم کاری نکردند. و شیخ مرتضی انصاری هم به کاشان آمد و مدتی هم میهمان ملاعلی در آران بود  و بعداً به مشهد رفت .( ایشان  چاه دست کن مرنجاب را محل داستان ضامن آهوی امام رضا ع می دانست  که به دستور امام رضاع این چاه با آب شیرین بصورت معجره ای  در دل کویر نمک  کنده شده است  که حتی می خواست  مسجدی در آنجا ساخته شود  ) با همت  ملاعلی و ملاغلامرضا  و سلیم خان  آرانی ،برای  ملا احمد نراقی که در نراق بیماری خاصی داشتند بتواند در کاشان سکنی گزیدند.و تلاشی بود که حوزه علمیه ای که اکنون در قم هست در کاشان  ایجاد شود و در این زمان چند مدرسه هم ساخته شد. همچنین در نزد او یهودیان زیادی  مسلمان می شدند ( از پیش از اسلام درقم و  کاشان و قزوین و اصفهان  و همدان و شیراز یهودیان  زیادی زندگی می کردند  این یهودیان مانند یهودیان یثرب لجوج و بد طینت نبودند بطوری که محمد هلال وقتی به آران آمد  در خانه باغ یعقوب اقامت داشت  و نام یعقوب نامی یهودی است نه زردتشتی   شدند  و قبرستان بزرگ شهر هم از یهودیان بود( از زیارت تازه تا امامزاده هادی  ) ) که ملاعلی آرانی به همرا ملااحمد نراقی و در مسلمان شدن  مهمترین آنها ملّا آقابابا، حاخام بزرگ یهود در دوره فتحعلی شاه قاجار است که در مباحثه ملاعلی نقش عمده داشت فعلاً این فرد در مسجد مظفری تهران مدفون است . او نماینده ملااحمد نراقی در دربار فتعلی شاه بود و چون  شاه مرعوب و ترسو بود به نیروهای مردم در جنگ اعتقاد نداشت لذا با دول اجنبی مثل فرانسه و انگلیس برای تجهیزات ارتش قراردادهایی بست کهآنها این قرارداد  ها را یک جانبه فسخ کردند و ایران را در جنگ تنها گذاشتند و هم اینکه باعث شدند تا حرمت روحانیت  شکسته شود و آبروریزی برای ملااحمد نراقی که حکم جهاد داده بود  حاصل شود و نیز با اعتراض ملاعلی مورد غضب شاه قرار گرفت و زندانی شد و پس از فرار از زندان  ؛ زندگی مخفیانه( وبدلیل چندین ملاعلی آرانی و تشابه اسمی ) بیشتر به شغل تجارت(از هندو تاجکستان و عراق و ....) پرداخت و مدرسه سیار (نخستین حوزه علمیه سیار ) را برای شاگردان خود ایجاد کرد . با اینکه چند بار تشیع جنازه تصنعی هم  از خود ترتیب داد که فکر کنند ملاعلی مرده است اما بالاخره او را ازبرای اینکه کارها و قراردادهای ننگین  شاه را افشاً نکند  سربه نیست کردند  و شاید قبر وی همان قبر در  زیرزمین  مسجد فعلی ملاعلی باشد . درزمان فتعلی شاه بیشتر مردان عمامهو یا کلاه  داشتند از هر نوع رنگ که برای متشخص شدن روحانیان همانند کشیشان لباس کنونی را به پیشنهاد ایشان مورد استفاده قرار گرفت ولی علما و روحانیان بیشتر مشکی بر سر میگذاشتند اعلام شد که  روحانیان  سید  عمامه سیاه و برای غیر سید سفید باشد . ضمناً  اومبدع و اولین کسی است که رساله احکام را نوشت و فارسی در اختیار مردم (بخصوص یهودیان تازه مسلمان شده ) قرار داده است . وهابیون که به نجف و کربلا حمله کردند و باعث تخریب و حرمت شکنی به مرقد ائمه عراق شدن شیخ مرتضی انصاری  به ایران آمد (همچنانکه اجداد ملاغلامرضا  هم از نجف به اصفهان و سپس به آران آمده بودند ) لذا  چند ماهی میهمان ملاعلی (در خانه کرباسی ها ) و  جمعی از نجف و کربلا هم به آران آمدند که فعلاً هم ساکن محله حاج امین و کلاغ (حجتیه ) هستند  ولی شیخ مرتضی انصاری بعد از راه مرنجاب به مشهد رفتند و ساکن آنجا شدند . ملاغلامرضا که تنها از خانه ملاها اتاق خانم طلا مشهود  باشد به بداً و  دعا

نذر و.... مطلالعات داشتند مثلاًدر رساله هلالیه ایشان می خوانیم : آقا مهدی کاشانی نقل  نمود که طفلی داشت که آبله صعبی داشت و.. شفای او  بسیار  بعید بود   نذر نمودم که هر گاه  او شفا یابد دو شمعدان ساخته به هلال علی ببرم  از برکت این نذر  طفل من بزودی شفا یافت  و صحیح شد  و به موجب عهد خود وفا نمودم و   ...و یانقل  از که بابا قاسم آرانی (بابای محله قاضی و چراغدار آقا ملامحمدعلی عاملی آرانی و آیت اله  میرزا احمد عاملی ) گفته شده است : مردم نوش آباد برای رفع سیل به آقای میرزا احمد عاملی آرانی مراجعه کردند  که ایشان به آقا ملا محمد جعفر (از احفاد ملا غلامرضا ) رجوع دادند که ایشان به اهالی گفتند به سیل بگوید که جعفر آرانی می گوید  بایست که مردم همین کار را کردند که  ناباورانه سیل فوراً فرو رفت که در جای آن در سال 1383 دالان بزرگ  زیر زمینی نوش آباد کشف شد . همچنین برای رفع آفات و حشرات و مورچه و ملخ که به به مزارع آران حمله کرده بودند دعا نمودند که تاهفت سال بعداز مرگ این عالم ربانی این حشرات دیده نشدند. و وقتی از آقایان درخصوص مستجاب الدعوه بودن ایشان سئوال نمودند گفته اند که آیت اله میرزا احمد  در دعوت به شام یا نهار و یا جلسات  مراسم ختم و رفع اختلافات  خانها و اربابان محلی شرکت می کردند  و بیان می داشتند که نمی توان دعوت آنها رد کرد و غذا های پذیرایی آنها را مشکوک و شبه دار تلقی کرد و آیا خمس دادند آیا زکات مالشان را داده اند و در مال آنها تجسس   نباید کرد  ولی آقا  ملا محمد جعفر صریحاً بیان می داشتند که در دعوت هیچکس شرکت نمی کنند و کسی هم برایشان چیزی نیاورد که قبول نمی کند .وکسب رزق و روزی از راه حلال را مهم می شماردند .و حتی در خرید همواره بصورت درهم میوه و گوشت و... می خریدند .(همانند ملاعلی آرانی )و در زمانی که مریض شده  بودند  شاگرد ایشان به قصاب گفته بودند که آقا مریض است که قصاب گوشت بهتری داده بودند که با حالت بیماری خودشان گوشت را به قصاب برگرداندند .و دیگر از او خرید نکرد .

ملاعلی  از  رفتن به حج در صورت بودن فقیر در شهر و دهات فرد  و شاید به خاطر تسلط وهابیون و دشمنی دولت عثمانی  و ناامنی مسیر مکه اذن حج نمی داد.  

 

ملاعلی محمد علی عاملی آرانی  مباحثه با درویش و نهی معامله با اسکناس کاغذی

 در زمان ملا  محمد علی بدلیل شکست  فارس (نام  ایران بر سرزمین فارس یک نام اختراعی مجعول  و استعماری بود که توسط رضا شاه خائن برای فارس گذاشته شد( تفرقه بنداز و حکومت کن) تا انگلیسیان استعمار گر با جدا سازی آنها  مردم مثلاً برای آزاد کردن و یا اعتراض به شاه و  حکومت مطالبه ای  نداشته باشند و گرنه تاجکستان و ترکمنستان  و افغانستان و فارس و آذربایجان و آران و قفقاز و گرجستان و ارمنستان و بحرین وپاکستان و......   همه با هم ایران هستند نه فقط سرزمین فارس )  از روس  و حکم جهاد ملااحمد نراقی که عقیم ماند  انگلیسیان که سرزمین  و حکومت ایران را پاره پاره کردند دنبال پاره پاره کردن ثروت و دین مردم شدند بطوری که در زمان جدا کردن ترکمنستان بدلیل سنی بودن آنها هیچ اقدام  و مانع مهمی برای جلوگیری از جدا شدن تاجکستان و ترکمنستان و افغانستان از ایران نشد و و قتی حکومت شرعی و حکومت  شاهی را به نیرنگ جدا کردند وبا  ظواهر غربی شاهان قاجار را می فریفتند   و وقتی انگلیسی ها و روسها  این ضعف را دیدند  به ایجاد دین بابی و بهایی و ازلی و حمایت از دراویش پرداختند  که ملا محمدعلی عاملی آرانی با تمام قدرت با آنها مباحثه داشت یکی از آنها ملامحمد جعفر برزکی از داراویش مهم کاشان بود او چند ماهی ساکن خانه کرباسی ها  و مسجد فعلی ملاعلی به همراه شاگردان و مریدان خود از برزک و نوش آباد بود که بالاخره آقای عاملی آنها را شکست داد و مریدان و شاگردان وی که قانع شده بودن در آران ساکن شدند ولی ملاجعفر برای ملاعلی گنابادی نامه نوشت که ایشان در این متناظره شکست و حکم تکفیر ملاعلی آرانی را اعلام کرده بود وبعد قرار بود با ملامحمد جعفر نراقی کاشانی (پدر ملا میرزا مهدی و میرزا حسین  شریف کاشانی)که حکم اجتهاد از شیخ مرتضی انصاری و شیخ محمد حسن اصفهانی داشت و به مذهب ازلی روی آورده بود با شنیدن  مباحثه این شکست با دراویش به آران نیامد .دیگر از اعتراضات آقای عاملی به حکومت این بود که تشکیلات ادارات و وزارتخانه ها   اسلامی نیست

  • o       واز انتشار اسکناس بکلی اعتراض داشت و برای مقلدین خود  معامله با اسکناس را حرام کرده بودواین مورد از غفلت های دولت  ها و بخصوص مجلسها از 150 سال پیش  بدو نشر و اسکناس در مملکت ما و کشورهای جهان سوم این است که طلا و جواهراتی که معادل آن اسکناس چاپ شده باید در خرانه(بیت المال(ذخیره ثبت و نگهداری شود و برای چاپ اسکناس دوباره از آن ذخایر استفاده نگردد تا ارزش پول ملی کاهش یابد و باید دوات در صورتی که در آمدی کسب کرد  و به خزانه تحویل شد  فقط و فقط  و فقط معادل همین طلا  اسکناس چاپ کند نه معادل تمام طلاهای خزانه  و.. و هیچ دولتی هم اقد ام برای تقویت پول نکرده اند .
  • o       وبه  این صورت یافته و هر دولت که سر کار آمده باعث کاهش ارزش پول شده  و بیشتر تزلزل و کاهش فعالیتهای  اقتصادی   کشور ما,  تورم   ,بیکاری  و اعتیاد و طلاق و..... از همین مسئله است. چگونه ما کشور 300 میلیونی قدرتمند و قوی نظامی و اقتصادی میرسیم  و  در صورتی که   مثلا یک نفر که می خواهد برای دخترش جهیزیه و یا برای پسرش وسیله ای برای کار و زندگی  آنها را فر اهم کند مثلاً با خرید جهیزیه 10 سال پس اندازمی کند  ولی مثلاً بعد از 10 سال نمی تواند بدلیل عدم ثبات در قیمتها ی کالایی مناسب بخرد و همینطور مردم  فقیر و فقیر تر می شوند  و اگر هم سپرده اش در بانک ها بگذارد چون سود بانکی کمتر از تورم است هر روز ارزش پولش ما  کم می شود  در واقع ارزش  کسب و کار و تلاش با عرق جبین  کم می شود  چون چاپ اسکناس نوعی آب بستن به پول و سرمایه مردم  و مصداق کم فروشی است و چاپ اسکناس سیکل معیوب اقتصاد ماست ...
  • o      و چون یک کارگر یا کارمند نمی تواند  برای فرزندنش جهیزیه و یا وسیله ای بخرد تاکارآفرینی انجام  دهد  لذا کشور دچار بیماری  اقتصادی و اجتماعی و کسب و کار  می شود تورم , بیکاری و  قاچاق  ... و مردم هم آرامش روحی ندارند به نظرم چاپ و نشر اسکناس در کشورهای سوم بدینصورت شاید نفشه استمارگران باشد همانطوری که در طرح کاهش جمعیت  خانواده  هم طرح استعماری بود ه است اگر که خزانه بانک مرکزی جداشده و زیر نظر رهبری  یا مجتهد  و فقیه چاپ و نشر اسکناس انجام گیرد و دولت  در آمد مازاد خود را به خزانه بصورت طلا وارد خزانه نماید  و فقط وفقط به همان مبلغ ( طلا که به خزانه  وارد شده و نه تمام موجودی طلا  در خرانه ) اسکناس چاپ شود  . باعث  ثبات قیمتها می شود و افراد می توانند برنامه ریزی کنند کی صاحب خانه و ماشین و...می شوند و اگر تغییری ونوسانی  در اثر تورم ورکود و  گرانی در قیمت ها   باشد می دانند که زود گذر خواهد بود وهمه افراد کشور از این سر در گمی نجات می یابند و سرمایه  افراد  حفظ خواهد شد و این نوعی جهاد اقتصادی برای رشد و رونق اقتصادی در کشور است و گرنه سرمایه های مردم که باید برای تولید  و اشتغال زایی صرف شود در خرید و فروش  زمین و در دلال  بازی هدر خواهد شد و پولی که باید از زحمت و دسترنج  بدست آید .و ابتکار و خلاقیت  رشد داده شود با شانس و دلالی و بازار بازی افرادی پولدار و افرادی هم که استعداد کار حقیقی را دارند فقیر تر خواهند شد و از زندگی عقب خواهند بود . بدین جهت بود که در ابتدای چاپ اسکناس بعضی علما مثل ملامحمد علی آرانی( عاملی )خرید و فروش  با  اسکناس   را برای مقلدینش نهی  می کرد  وچاپ  اسکناس کاغذی  نوعی کلاه گذاشتن بر سر مردم برای جمع کردن وتصاحب مال و املاک  طلا ها و جواهرات  مردم   می دانست.  و می گفت که تا پنجاه سال دیگر مردم هیچ به نام خود نخواهد داشت . و همه به نام دولت خواهد شد که هم اکنون چنین است که حتی خانه های مردم در صورت ندادن عوارض سالانه در طول 90 سال از شهرداری می شود . . در قانون اساسی در مورد قوه مالیه  که باید از قوه مجریه جدا باشد توسط قوه مجریه امور دریافت و پرداخت انجام می گیرد که هر وقت دولت نیاز به پول دارد اسکناس  چاپ می کند و هیچ نظارتی بر ان وجود ندارد لذا هر روز مردم فقیر تر و دولت صاحب اموال آنها می شود  چاپ توسط دولت فقط در دنیا  ایران و عربستان به این طریق است و در کشورهای دیگر توسط مجلس و قوه قضائیه نظارت می شود تا پول بدون پشتوانه که از مرض طاعون برای مردم بدتر است چاپ نشود از زمان ناصرالدین شاه که اسکناس چاپ شد  مثلا دولت اولیه به اندازه طلا و جواهرات موجود (مثلا معادل  100 کیلو طلا) در خزانه اسکناس چاپ کرده است دولت  بعدی نباید پول چاپ کند مگر در اثر تلاشهای دولت مثلا 10 کیلو طلا کسب کند و به خزانه بیافزاید دولت بجای به اندازه 10 کیلو طلای اضافه به خزانه معادل تمام طلای خزانه یعنی 110 کیلو طلا اسکناس چاپ کرده اند   و با آمدن هر دولتی این وضعیت ادامه داشته و برای مثلا یک گرم طلا که باید به اندازه آن اسکناس چاپ می شد بارها و صدها بار اسکناس چجاپ شده است که باعث بی ارزشی پول مملکت ما شده است  و این را به حساب ضعف دولت اسلامی می دانند  فعلاً هم هر کجا دولت پول نفت و یا توسط روسای بانکها پول ها  به خزانه برگشت داده نشده است ولی اسکناس معادل آن را چاپ و به مردم داده اند این عمل باعث تورم و نیز عدم تعادل پولی در مملکت شده است مثلاً اگر کسی پول خود را در بانک نگذارد و بهره نگیرد ضرر می کند  یک شخص مومن چطور می تواند پول خود را به دیگری بدون بهره بدهد که بعداز یکسال ارزش پول نصف شده است وو اگر فردی بخواهد پولی ذخیره ککند تا برای  ایجاد اشتغال کند و یا جهیزیه بخرد چون باید در هرسال پولی کمنار بگذارد لذا ارزش ان کم می شود و کالا هم قیمت اش بیشتر می شود لذا همینطور مشکل ازدواج جوانان هم حل نمی گردد یا کارخانه دار پولی که برای توسعه کارخانه اش نگه می دارد جون پول ارزشی خود را از دست می دهد تورم ازیک طرف و تحریم هم این عمل را تشدید می کند دیگر کارخانه دار پولی ندارد که حتی حقوق کارگران خود را بدهد  در همان ابتدای تاسیس بانک ها در ایران سید جلاالدین اسد آبادی در جواب یکی از علما که پرسیده بود بانک چیست ؟  گفته بود البانک و ماادراک بانک و...

در قبل از حکومت اسلامی در ایران و در دوران خلفای اسلامی  بیت المال و ضرب سکه در شهر ها دست امین المال و خزانه دار هر شهری بوده که حکام هر شهر برای هزینه اداره شهر و قحطی و یا زلزله وسیل و یا کمارهای عمرانی و نظامی و.... بودجه و حقوق کارکنان  گزمه و داروغه و.... از خلیفه درخواست می کردن  هرچند که جزیه و خمس و ذکات و سایر مالیات ها  را جمع آوری می کردند   و به خزانه دار  میدانند و خزانه دار هم مقدار بیت المال را به خلیفه گزارش می کرد  و حق نداشتند مستقیماً از بیت المال بردارند  و بایستی برای هزینه های  خود  به خلیفه می نوشتند  و  خلیفه هم دونامه جدا گانه یکی برای حاکم و دیگر برای خزانه دار می نوشت تا چه مقدار پول  و چه مدتی  در اختیار حاکم قرار دهد و ضرب سکه کند . هم اکنون هم مردم گرفتار قوانین غیر اسلامی در ادارات هستیم  مثلاً دادگستری جدید که توسط یک نفر ماسونر به نام داور در زمان رضا شاه  طراح ریزی شد که بعد از سالهایی صاحب اختیار  تمام  مال و املاک مردم بدست دولت رضا شاه بیفتد مثلاً شکایت باید کتبی و در برگه مخصوص باشد در زمان   و مکان مشخص باید  برای دفاع خود مراجعه کنی واین و ان اگر نبود  و قاضی که باید مجتهد و عادل و متعهد وبا تجربه و زاهد و.... باشد وهمینطور در ادارات دیگر و شهرداری  ها  بدین طریق  حق مردم بیچاره را  بر باد می رود . و فرهنگ جامعه اسلامی از زمان شکست  در جنگ ایران و روس  زیر سئوال رفت .وشکست  حکم جهاد ملااحمد نراقی ، روحانیون به انزوا گذاشته شدند .و این شکست باعث رواج فرهنگ غربی  و  مذاهب کاذب در جامعه شد  و تاکنون ادامه دارد .مثلا اقتصاد باید خصوصی و اسلامی شود  و مردم نباید برای کوچکترین کار به دولت وابسته باشند  بلکه دولت بعنوان مرجع و در مقام  ارشاد و  رفع اختلاف و نظارت باید باشد .

رواج فرهنگ معماری  و گردشگری و اشتغال با حفظ خانه تاریخی  ملاعلی آرانی(خانه کرباسی ها )و خانه آیت اله عاملی فرزند ملامحمد علی عاملی آرانی محله قاضی آران

فرهنگ معماری که نمود فرهنگ اسلامی ماست و همه هویت تجسمی ما را نشان می دهد بعد از اینکه نفوذ  روحانیون را خاموش کردند و باعث شد تا شهرهای ما با شهرهای خارج از کشور فرقی نداشته باشد و زمانی که خانه ها سرداب دالان و حوضخانه مطبخ و ... داشتند و خانواده از عمع و خاله و دایی و عمو و پدر بزرگ و مادر بزرگ دریک خانه زندگی می کردند و همه از حال هم با خبر بودند حالا از تولد بچه او را به مهد می سپارند و در سالمندی هم روانه خانه سالمندان می کنند  خانه ها وابسته به گاز و آب و برق شده اند و مردم دیگر از همسایه ها خبری ندارند .و حقوق همسایه که در اسلام بدان تاکید فراوان شده بی اهمیت شده است که را چاره آن  برگشت ساخت و ساز به سبک قدیم  معماری است و دارند کمکم آثار تاریخ و فرهنگ را از شهر ما پاک می کنند و در آران فقط در محله ملاها (قاضی) فقط این دو خانه که از علما و افتخارات مسلم شهر ماست  را تخریب کنند و یا بدست فراموشی بسپارند اینها نه تنها خانه  معمولی نیستند نماد اسلام و تلاش های آنها در تاریخ شهرماست . دیگر سبک معماری آنهاست که باید بصورت نمونه معماری کویری حفظ گردند  یعنی در منطقه ما داشتن سرداب بایستی جزء متراژ ساختمان ها به حساب نیاید و عوارض گرفته نشود تا مردم تشویق به داشتن سرداب باشند و سرداب ها بادگیر داشته باشند  سرداب ها بیشتر در زمین باشند تا در سطح یک متر سطح سه چهار متر داخل عمق زمین با پنجره های کوچک  تا در تابستان فضای خنک و بدون کولر و در زمستان هم میتوان بدون بخاری از آن استفاده کرد و همچنین هر خانه ای که درخت  وجود داشت ه باشد تا  از عوارض سالانه معاف گردد  و از آب فاضلاب خانه جهت آبیاری استفاده شود و حیاط خانه حیات بخش روح و روان و سایه درخت باعث  آسایش  ساکنین خانه باشد . لذا در خانه ها برای کاشتن درخت و داشتن سرداب و بادگیر امتیازاتی به مردم بدهند  و مهندسین نیز این المان های خانه را بسازند برای جلب و جذب گردشگران ، شهر ما به داشتن دالان و سرداب و باد گیر  و سباط نمونه  معماری کویری باید باشد. بانک از حساب قرض الحسنه که به افراد سودی نمی دهند در زمان احتیاج آن افراد به آنها وام بدون بهره و قرض الحسنه بدهند . ویرانگرترین نقش را  نسبت به جهل و نادانی و فقر و تنگدستی در جامعه دارد  .

 

خانه ملاعلی آرانی ( خانه کرباسی ها) و مبارزه با قانون  بی حجابی  رضا شاه

از دیگر اتفاقات مهم دوران سیاه رضا شاه است که چون این قانون در شهرما آمد و تا فرار رضا شاه ادامه داشت  زنان بعلت وجود گزمه و امنیه ها  از رفتن به حمام عمومی با حجاب غدغن شد  و حتی برای تشیع جنازه و دیدن عزیزان و قوم و خویشان  خود از خانه بیرون نیامدند لذا ابتکاری بکار بردند که استتار در پالان الاغ ها با دیگ مسی و هیزم (همه ) به  دالان پائین و حوضخانه کرباسی ها   آمده و استحمام می کردند و همسایه ها از طریق پشت بام ها می آمدند که هم هم اکنون که این دالان و حوضخانه باید نمادی از عفاف و حجاب  زنان شهرمان و نماد مبارزه و ایستادگی در برابر استبداد و نماد غنای فرهنگ و اسلام خواهی باید  بازسازی و حفظ گرددتا بطور غیر مستقیم به کسانی که به شهر ما می آیند  و می خواهند بی حجاب و بد حجاب باشند بفهمانیم که زنان شهرما اینگونه بودند و در برابر ظلم قد علم کردند وتسلیم فرهنگ برهنگی نشدند باید این اماکن را حفظ و زنده  شود

 

نوشته شده توسط کرباسی ها در پنجشنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۵ |
خانه تاریخی قاضی (کرباسی ها)آران وبیدگل ...
ما را در سایت خانه تاریخی قاضی (کرباسی ها)آران وبیدگل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3karbasiha4 بازدید : 293 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 5:34